سايلنزيا
نوشته ي آلن نلسون
ترجمه ي فرانک محمدپور
منبع: سايت هفتم
??در ابتدا، به هيچ وجه اجازه نداشتم داستان سايلنزيا را بازگو کنم؛ به هيچ شکل و به هيچ کس. اما حالا، انجمن را متقاعد کردهام که از بازگو کردن آن خسارتي وارد نميشود. مردم بالاخره دربارهي سايلنزيا چيزهايي ميشنوند و يقيناً يک داستان مجاز که نام مکانها و شخصيتهايش عوض شده است، بهتر از داستانپردازيهاي افسار گسيخته است.
ادامه مطلب...
ايزاك .سي .مونتاگِ
باب براون Bob Brown
ترجمه :هادي محمدزاده
مادر را، در گورستان پروتستانهاي «گرين اِويل» قديم ، به خاك سپرديم. او هنگام مطالعه طالع نامه اش، به طور ناگهاني درگذشته بود. اين براي مادري 97 ساله، اتفاق غم باري نبود. او زماني با زندگي خداحافظي كرد كه هر شخصي آرزومند رسيدن به آن است. بي ادبي تلقي نشود اما به نظر مي رسد كه هر فردي ، اوقات خوش محدودي دارد. اما آنچه مي خواهم برايتان بگويم داستان نيست. تا زماني كه مادر زنده بود، چيزي راجع وصيتنامه نمي دانستيم. وصيتنامه اي كه تمام خانواده را تكان داد. مشاجرات هميشگي خاله« روبي» و خاله« ادنا» سر كم و زياد بودن ارث بر قرار بود كه فقط يك رقابت حسودانه تلقي مي شد .و عمويي به نام «چارلي» داشتيم كه با زدن آروغ پس از مهماني هاي مفصل از ديدن اين صحنه هاي تنفر بر انگيز لذت مي برد.
ادامه مطلب...
سنگ قبرها
Les tombales
داستانی از : گی دوموپاسان ؛ Guy de Maupassant
برگردان: مهدی رجبی
پنج دوست شام را تمام کرده بودند، پنج نفری که بالغ و ثروتمند بودند،سه تا از آنها متاهل ودو نفرشان مجرد.آنها هرماه دور هم جمع میشدندبه یاد جوانیشان، وبعد از خوردن شام تا ساعت دو صبح با هم به گفتگو می پرداختند. با هم صمیمی بودند و از در کنار هم بودشان خوشحال. دوستان صمیمیشان را به یاد می آوردند و از معاشرات با یکدیگر لذت می بردند و با این مسایل شبهای دلپذیر زنگیشان را تجربه می کردند. درباره همه چیز،هرچیزی که که پاریسیها را سرگرم میکند ، چانه زنی و پرحرفی می کردند؛مانند بحث هایی درباره آنچه که در روزنامه های صبح خوانده بودند
ادامه مطلب...
پروانه ها
راجر دين كايزر
مترجم : هادي محمد زاده
دوراني در زندگي من وجود داشت كه تا حدودي، در آن زيبايي، برايم از مفهومي خاص برخوردار بود . حدسم اگر درست باشد ،آن زمان، حدوداً هفت يا هشت ساله بودم. يكي دو هفته، يا شايد يك ماه، قبل از اينكه يتيم خانه، به يك پيرمرد تحويلم دهد. در يتيم خانه طبق معمول ، صبحها بلند مي شدم.....
ادامه مطلب...
اصول داستان نویسی
نوشته ریموند کارور
ترجمه شقایق قندهاری
از زمان چخوف تا جیمز جویس، داستان کوتاه معرف رمان و داستان مدرن بود و آن را تشریح و مشخص می کرد. پس از آن بود که داستان کوتاه به صورت یک گونه ادبی توسط نویسندگان آمریکایی تعریف و مشخص شد. در این مقاله یکی از برجسته ترین نویسندگان آمریکا دلایل گرایش خود را به داستان کوتاه، در مقایسه با رمان بازگومی کند........
ادامه مطلب...
بورخس و روایت داستان
(بخشی از کتاب به سوی نظریه پردازی ادبی)
پیر ماشری
برگردان: علی بهروزی
در اینجا چیزی به خویش بازمیگردد. چیزی به گرد خویش چنبره میزند، و با این همه خود را محصور نمیكند، بلكه در همان چنبرههایش خود را آزاد میكند.
(هایدگر، جوهر براهین)
بورخس اساساً دلمشغول مسائل روایت است؛ اما این مسائل را به گونهای خاص خود مطرح میكند، به گونهای داستانی(۱). (یكی از مجموعه داستانهای او عنوان گویای داستانها (۲) را دارد).او نظریه داستانی روایت را ارائه میكند، و در نتیجه این خطر تهدیدش میكند كه او را زیادی جدی بگیرند، و یا زیادی تعمیمش دهند.
ادامه مطلب...
رمان به منزله پژوهش
میشل بوتور
ترجمه رضا سیدحسینی
1.
رمان شكل خاصى از روایت، (Recit) است.
روایت پدیدهاى است كه بهطور قابلملاحظهاى از قلمرو ادبیات فراتر مىرود و یكى از سازندگان اصلى برداشت ما از واقعیت است. تا دم مرگمان، و از زمانىكه درك سخن كردهایم، بهطور دائم در روایات احاطه شدهایم، نخست در خانواده، سپس در مدرسه و بعد از طریق شنیدهها و خواندهها.
دیگران براى ما، فقط آن چیزهایى نیستند كه ازشان بهچشم دیدهایم، بلكه آنچه هم كه آنها از خودشان براى ما تعریف كردهاند، یا آنچه دیگران از آنها براى ما تعریف كردهاند. تنها آنهایى نیستند كه دیدهایم، بلكه همه آنهایى هم هستند كه ازشان براى ما سخن گفتهاند.
ادامه مطلب...
نقش و کاربرد قصه در ادب فارسی
ژاله آموزگار
قصه از برجسته ترین و رایج ترین گونه های ادبیات عامه است كه با طبیعت و زندگی مردم پیوند نزدیك دارد ، گوناگونی یك قصه و نقل آن به این سبب است كه ادبیات عامه در آغاز صورت شفاهی داشته و از فرد به فرد و نسل به نسل دیگر انتقال یافته و سپس برای بقا و استمرار در هر عصر و دوره و در هر جامعه و فرهنگ، خود را با نظام اجتماعی رایج تطبیق داده و با الگو های اجتماعی آن جامعه و آن دوره هم نوا نموده است .
ادامه مطلب...